
Saturday, April 02, 2011
داوری دارم بسی يارب که را داور کنم
من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم / محتسب داند که من اين کارها کمتر کنم
عهد و پيمان فلک را نيست چندان اعتبار/ عهد با پيمانه بندم شرط با ساغر کنم
عهد و پيمان فلک را نيست چندان اعتبار/ عهد با پيمانه بندم شرط با ساغر کنم
دوش لعلش عشوه ای می داد حافظ را ولی/ من نه آنم کز وی اين افسانه ها باور کنم
خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش

yade roozaii k kuchulu migoft be babayi, bekhun baram lalayi
Geej o Veej tooye Daayereh, Micharkham mese Pargaar
Dastaamo seft begir chon alan labe Partgaam
Emroozam Vasle be dishab/ khaste, chet, khaabam miad vali in cheshaa baste nemishan
Hal nemikonam aftaab oomade biroon baaz, moondan khoonam az dirooz baaham
Baz rafty shodam faz manfi, ba oon livaano ba oon cigare toosh
Babayi Yaade roozaayi Ke mikhoondi Lalayi yade roozaii k kuchulu migoft be babayi, bekhun baram lalayi
Thursday, March 31, 2011
Monday, February 28, 2011

تجربه ي جالبي كه حاصل شد ديدن فيلم جدايي نادر از سيمين با حضور اصغر فرهادي،ليلا حاتمي و عوامل فيلم بود
صحنه اي كه تكونم داد جايي بود كه
سيمين ميگه:اون آلزايمر داره، اصلا ميفهمه تو پسرش هستي؟
نادر:من كه مي فهمم اون پدرمه!
اينجاي فيلم داشتم فكر مي كردم هنوز تو اين زمونه حداقل تو سينما ميشه يه مرد با شرافت ديد
البته جلوتر در فيلم ديدم باز هم مثل واقعيت همه داشتند دروغ ميگفتند
دروغ...
صحنه ي دعوايي كه آخر فيلم بين شهاب حسيني و زنش در ميگيرد بسيار منو ياد صحنه اي انداخت كه براي خودم و تو پيش آمد و رويم را از پرده ي سينما برگرداندم
كلا شهاب در دادگاه هم بسيار عالي بازي كرد، به عنوان بهترين بازيگر فيلم انتخابش مي كنم
ايرادي كه به نظر من به فيلم وارد بود در همين يك دفعه اي كه ديدم اين بود كه مدت 24 ساعت براي جنين بسيار است و پزشك قانوني در مورد سقط جنين با دقت بسياري مي تواند زمانش را تعيين كند در نتيجه بسيار راحت پزشك قانوني در گزارش خود تعيين مي كند كه از مرگ جنين كه بخاطر ضربه مرده است چند ساعت مي گذرد و تقصير نادر بوده يا حداقل يك روز مي گذرد و بخاطر تصادف روز قبل بوده است كه به نظرم آقاي فرهادي زير چشمي رد كردند
صحنه اي كه تكونم داد جايي بود كه
سيمين ميگه:اون آلزايمر داره، اصلا ميفهمه تو پسرش هستي؟
نادر:من كه مي فهمم اون پدرمه!
اينجاي فيلم داشتم فكر مي كردم هنوز تو اين زمونه حداقل تو سينما ميشه يه مرد با شرافت ديد
البته جلوتر در فيلم ديدم باز هم مثل واقعيت همه داشتند دروغ ميگفتند
دروغ...
صحنه ي دعوايي كه آخر فيلم بين شهاب حسيني و زنش در ميگيرد بسيار منو ياد صحنه اي انداخت كه براي خودم و تو پيش آمد و رويم را از پرده ي سينما برگرداندم
كلا شهاب در دادگاه هم بسيار عالي بازي كرد، به عنوان بهترين بازيگر فيلم انتخابش مي كنم
ايرادي كه به نظر من به فيلم وارد بود در همين يك دفعه اي كه ديدم اين بود كه مدت 24 ساعت براي جنين بسيار است و پزشك قانوني در مورد سقط جنين با دقت بسياري مي تواند زمانش را تعيين كند در نتيجه بسيار راحت پزشك قانوني در گزارش خود تعيين مي كند كه از مرگ جنين كه بخاطر ضربه مرده است چند ساعت مي گذرد و تقصير نادر بوده يا حداقل يك روز مي گذرد و بخاطر تصادف روز قبل بوده است كه به نظرم آقاي فرهادي زير چشمي رد كردند
Tuesday, February 22, 2011
Friday, February 18, 2011
Thursday, February 17, 2011
Friday, February 04, 2011
Subscribe to:
Posts (Atom)