Monday, April 28, 2008

توت

امروز که رسیدم خونه رفتم از حیاط توت بچینم ... مرغ ها همچین دویدن طرفم که یه آن فکر کردم "چه سگ های خوبی" ... کلا فقط می خوان که بخورن ... خیلی ناز اند ... امروز فهمیدم که مرغ هامون توت دوست ندارند

من بچه که بودم یه خروس داشتم که مثل سگ عمل می کرد...دنبال همه می دوید و جیغ می زد ... خیلی خوشگل بود

...دوباره دست تکون می دم

می خوام برم خونه
خونه ای که توش آرامش دارم
جایی که هیچ سوالی توش نیست
فقط جواب
دیگه فقط جواب می خوام
...
حتی جواب سوال هایی که هنوز ندارم