Monday, October 27, 2008

ما عمدتا زندگی پراکنده و پریشنده ی خود را در کار ِ صرف ِ سه فعل خواستن ، داشتن و انجام دادن به پایان می رسانیم و همین باعث می شود که در بی قراری ای دائمی گرفتار شویم. در حالی که هیچ یک از این افعال اهمیت اساسی ای ندارند مگر آنکه فعل ِ بنیادی ِ بودن ما از آنها فراتر رود و آنها را در بر بگیرد. این بودن گوهر حیات معنوی است.
با نداشتن چنین معنایی، زندگی عملی ما مانند پالتو پوست زیبایی است که کسی در آن نیست و از داستان پادشاه بی لباس اندرسن درباره ی وضع آدمیان رقت انگیز تر است.
Evelyn Underhill
The Spiritual Life