Thursday, April 07, 2011

LAST POST - FUCK YOU ALL



اينو خوب بفهم اگه تا حالا نفهميدي كه
نزني ميخوري
نكشي مي كشنت
نخوري مي خورنت
نپايي ميدزدنش


Saturday, April 02, 2011

در عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوز/ استاده‌ام چو شمع مترسان ز آتشم

داوری دارم بسی يارب که را داور کنم

من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم / محتسب داند که من اين کارها کمتر کنم

عهد و پيمان فلک را نيست چندان اعتبار/ عهد با پيمانه بندم شرط با ساغر کنم

دوش لعلش عشوه ای می داد حافظ را ولی/ من نه آنم کز وی اين افسانه ها باور کنم



خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش


yade roozaii k kuchulu migoft be babayi, bekhun baram lalayi

Geej o Veej tooye Daayereh, Micharkham mese Pargaar

Dastaamo seft begir chon alan labe Partgaam

Emroozam Vasle be dishab/ khaste, chet, khaabam miad vali in cheshaa baste nemishan

Hal nemikonam aftaab oomade biroon baaz, moondan khoonam az dirooz baaham

Baz rafty shodam faz manfi, ba oon livaano ba oon cigare toosh

Babayi Yaade roozaayi Ke mikhoondi Lalayi

yade roozaii k kuchulu migoft be babayi, bekhun baram lalayi

Thursday, March 31, 2011

ز عشق رنج‌ها دیدم، خندیدم

با غم بار‌ها نشستم، خندیدم



ز دوری رخ تو در کنارم، در درد

با دیگری ترا نشستن، خندیدم



عشق خواستم که شد با من سرد

به خواستن و نداشتنم خندیدم



ز خند‌ه ها م غم دوری کرد

دنیا را زیبا دیدم، اآی چه خندیدم



امیر شفازند

Monday, February 28, 2011


تجربه ي جالبي كه حاصل شد ديدن فيلم جدايي نادر از سيمين با حضور اصغر فرهادي،ليلا حاتمي و عوامل فيلم بود
صحنه اي كه تكونم داد جايي بود كه
سيمين ميگه:اون آلزايمر داره، اصلا ميفهمه تو پسرش هستي؟
نادر:من كه مي فهمم اون پدرمه!

اينجاي فيلم داشتم فكر مي كردم هنوز تو اين زمونه حداقل تو سينما ميشه يه مرد با شرافت ديد
البته جلوتر در فيلم ديدم باز هم مثل واقعيت همه داشتند دروغ ميگفتند
دروغ...

صحنه ي دعوايي كه آخر فيلم بين شهاب حسيني و زنش در ميگيرد بسيار منو ياد صحنه اي انداخت كه براي خودم و تو پيش آمد و رويم را از پرده ي سينما برگرداندم
كلا شهاب در دادگاه هم بسيار عالي بازي كرد، به عنوان بهترين بازيگر فيلم انتخابش مي كنم

ايرادي كه به نظر من به فيلم وارد بود در همين يك دفعه اي كه ديدم اين بود كه مدت 24 ساعت براي جنين بسيار است و پزشك قانوني در مورد سقط جنين با دقت بسياري مي تواند زمانش را تعيين كند در نتيجه بسيار راحت پزشك قانوني در گزارش خود تعيين مي كند كه از مرگ جنين كه بخاطر ضربه مرده است چند ساعت مي گذرد و تقصير نادر بوده يا حداقل يك روز مي گذرد و بخاطر تصادف روز قبل بوده است كه به نظرم آقاي فرهادي زير چشمي رد كردند

Wednesday, February 23, 2011


تا حالا شده يك نفر در يك رابطه چهار بار قتل عام ات كنه؟

Tuesday, February 22, 2011

تاس بد زندگيم


در حال مرگم
جان دادن
و چقدر عاشقانه در خود فرو ميريزم

Friday, February 18, 2011

dang show

كمي آهسته تر زيبا
كمي آهسته تر رد شو
كمي آهسته تر خسته
كمي آهسته تر بد شو

دكتر شمس: بچه ها يه جوري زندگي كنين كه همه جوره بتونيد زندگي كنين

:*


ارنستو بيا با ما امشب
لش كنيم تو شمشك

Thursday, February 17, 2011

too sad to cry


دكمه ي قرمز را فشار مي دهم و سوخته
از گوشي آب مي چكد
اشك هايم تنها در من و تو اتصالي بوجود نياورد
پيش از آنكه حقيقت فرصت كند شلوارش را بالا بكشد، ‌دروغ نصف جهان را درنورديده است
گويند شكر نعمت نعمت ات افزون كند
بالكن طبقه ي 15
خدا يا شكرت
يه راه مطمئن تر بده

art nafir

Depp hastim ma eine Johnny
هرگز كسي اينگونه فجيع به كشتن خود برنخواست كه من به زندگي نشستم
شاملو

Friday, February 04, 2011

انسان ها اين حقيقت را فراموش كرده اند،اما تو نيايد فراموش كني، تو تا زنده اي نسبت به چيزي كه رام خود كرده اي مسوولي.
تو مسوول مني ... ا

Wednesday, February 02, 2011

مغز و شعورا رو .......... ايول
ارزش حرف هارو .......... ايول
غيرت مردهارو .......... ايول

Tuesday, January 25, 2011

همیشه دلم میخواست کلی بچه داشته باشم، یه خانواده ی شاد و شلوغ، ولی کم کم دارم یاد می گیرم که زندگی ارزش به دنیا آمدن را ندارد!

باید بری در جزیره ات و هیچ وقت مین های اطرافت را برای کسی خنثی نکنی و همان جا تنها برای خودنت در یک گوشه بنشینی و زندگی ات را کنی تا بمیری! خیلی شانس بیاوری خیلی سریع در یک سانحه می میری وگرنه آخر عمری همه کارهایت دست همان کسانی میفتد که همه عمر ازشان فرار می کردی ...

کاش راحله هنوز زنده بود و میتوانستم دستانش را در دستانم بگیرم
بیست و دو سال تنها راه فرارم ازین زندگی خوابیدن بود
و حال دیگر نمی توانم پلک هایم را ببندم
... و بار دیگر عدالت را به دست خدا می سپارم