زندگیت در دو بخش خلاصه میشه یا در تقلای به خواب رفتنی یا در تقلای بیدار شدنی
تو مثل پشمک می مونی یه میله ی باریک که دورش کلی پشمه
البته به همون خوشمزگی هم هستی
Saturday, April 25, 2009
آرزوم اینه که یه روزی همه ی برگه های چرک نویسی که تو کمدم دارم رو استفاده کرده باشم
Friday, April 24, 2009
بین کار و احساس بین خستگی و هیجان بین آینده و اکنونم
Tuesday, April 21, 2009
اولین باری که عاشقت شدم یادته؟ من یه کرم سیب بودم و تو یه کرم ابریشم. من قول دادم که هیچ وقت سیب نخورم و توام قول دادی که دور خودت پیله نبندی . اما ... من فقط یه گاز از سیب زدم و توام از غصه دور خودت پیله بستی . حالا دومین باره که عاشقت شدم اما من هنوز یه کرم سیبم با یه سیب که دیگه جایی واسه خوردنش نمونده. اما تو یه پروانه خوشگلی . از هر چی سیبه متنفرم
"Look at everything as though you were seeing it for the first time or the last time. Then your time on earth will be filled with glory."
- Betty Smith
Wednesday, April 08, 2009
فقط بهش فک کن! "آب ِ زلال"
آ - ب - ِ - ز - ُ- ل - ا- ل
آدمسمو در آوردم و چسبوندم رو سیب کنار ِ دستم، یه دفه دیدم چقدر شبیه یه پیرمرده
Saturday, April 04, 2009
وقتی تو ولنجک رو سر تپه می کشیدمش اینقدر سکوت بود که صدای سوختنشو قشنگ با تمام زیر و بم هاش میشنیدم
Friday, April 03, 2009
آه، چه خیال محالی! براستی که هیچ چیز ارزش جستجو نداشت؛ همه چیز دروغ بود! هر لبخندی خمیازه ای از ملال را پنهان می کرد و هر شادی ای لعنتی را، هر لذتی چندشش را، و از بهترین بوسه ها چیزی جز میل ِ تحقق ناپذیر ِ خوشی ِ بزرگ تری روی لب ها نمی ماند.